رویای عشق

سرم درد میکند برای دردسر!


و تو میدانی آنقدردوستت دارم که حتی اگر سرم به سنگ بخورد یا سنگ به سرم !!


♥از این دوستت دارم دست بر نخواهم داشت عزیز ترینم♥

نوشته شده در یک شنبه 6 اسفند 1391برچسب:,ساعت 20:36 توسط royaye eshgh| |

غرق شدن همیشه تو آب نیست...

تو غصه نیست...

تو خیال نیست...

آدم دوست داره گاهی تو یه آغوش غرق

بشه...!!

آغوش♥ عشقش.... ♥

نوشته شده در یک شنبه 6 اسفند 1391برچسب:,ساعت 20:32 توسط royaye eshgh| |

امشب
غم ها برایم مهمانی گرفته اند
و من میخواهم
بترکانم
همه ی بغض هایم را ….

نوشته شده در جمعه 4 اسفند 1391برچسب:,ساعت 21:39 توسط royaye eshgh| |

نوشته شده در جمعه 4 اسفند 1391برچسب:,ساعت 21:34 توسط royaye eshgh| |

چقدر خوبه وقتی با عشقت قهر میکنی ؛ و بر خلاف میلت میگی دیگه دوست ندارم ! نمیخوامت .... این جمله رو بشنوی :
" غلط کردی چه بخوای چه نخوای مال منی " ... !!!

 

نوشته شده در جمعه 4 اسفند 1391برچسب:,ساعت 19:1 توسط royaye eshgh| |

نوشته شده در جمعه 4 اسفند 1391برچسب:,ساعت 18:52 توسط royaye eshgh| |

میان ماندن و نماندن

فاصله تنها یک حرف ساده بود

از قول من

به باران بی امان بگو :

دل اگر دل باشد ،

آب از آسیاب علاقه اش نمی افتد

نوشته شده در جمعه 4 اسفند 1391برچسب:,ساعت 18:6 توسط royaye eshgh| |

ﻗﺸﻨﮕﺘﺮﯾﻦ ﺣﺮﻓﯽ ﮐﻪ ﯾﮏ ﭘﺴﺮ ﺑﻪ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺧﺘﺮﺵ ﻣﯿﺘﻮﻧﻪ
ﺑﮕﻪ ﺍﯾﻨﮑﻪ !
ﺩﺧﺘﺮ ﺑﻌﺪﯼ ﮐﻪ ﻋﺎﺷﻘﺶ ﻣﯿﺸﻢ
ﺩﺧﺘﺮﻣﻮﻧﻪ ....

نوشته شده در جمعه 4 اسفند 1391برچسب:,ساعت 15:44 توسط royaye eshgh| |

به سلامتی اونی که
وقتی هزار دلیل برای رفتن داره
هنوز دنبال یه بهونه‌ هست
كه بمونه.....!

نوشته شده در جمعه 4 اسفند 1391برچسب:,ساعت 15:41 توسط royaye eshgh| |

چقــدر آشفتــه و مـــات و تيــــره اند

ايـــن روزهــــا . . .

طنــــاب دار بيـــاوريــــد

ميخواهــــم استعفــــا بدهـــــم !!

نوشته شده در جمعه 4 اسفند 1391برچسب:,ساعت 14:56 توسط royaye eshgh| |

تــَموم شـــُد ... رفتـــَم ... نخــوآست کــه بمونـــَم

صـِدایــَم نکــَرد ... نـَگــُفت نــَرو ... بــَرگــرد...

ومــَن رفتــَم

رفتــَم بـــه سوی تــَنهــآیی وانتظــــآر

انتــِظــآرصــِدآی اوکــه بگــویـَد ...

دوستــَت دآرم بـــَرگــَرد ...

نوشته شده در جمعه 4 اسفند 1391برچسب:,ساعت 14:17 توسط royaye eshgh| |

از روزیکه نامت ملکه ی ذهنمـــ شد،


احساســ می کنمــ جمجمه امـــ


با شکوه ترینـــ امپراتوری دنیاستـــ…

 

نوشته شده در جمعه 4 اسفند 1391برچسب:,ساعت 13:59 توسط royaye eshgh| |

===========-_ سخت است _-========
ســـخت اســـت ،

خیلــی ســخت ،


وقتــی بدانــی او کجــای زندگــی تــوست ،

...
ولــی ،
ندانــی تــو کجــای زندگــی او هستــی..

نوشته شده در جمعه 4 اسفند 1391برچسب:,ساعت 13:23 توسط royaye eshgh| |

ماندن به پای کسی که دوستش داری..

قشـــــنگ ترین اسارت زندگی است!!!


نوشته شده در جمعه 4 اسفند 1391برچسب:,ساعت 1:53 توسط royaye eshgh| |

برای رسیدن به تو
پا پیش گذاشتم
خودم را قسمت کردم
تو را سهم تمام رویاهایم کردم
انصاف نبود
تو که میدانستی با چه اشتیاقی
خودم را قسمت میکنم
پس چرا
زودتر از تکه تکه شدنم
جوابم نکردی
برای خداحافظی
خیلی دیر بود
خیلی دیر …

نوشته شده در جمعه 4 اسفند 1391برچسب:,ساعت 1:43 توسط royaye eshgh| |

میدونی بن بست زندگی کجاست ؟


جایی که نه حق خواستن داری نه توانایی فراموش کردن ...

نوشته شده در جمعه 4 اسفند 1391برچسب:,ساعت 1:37 توسط royaye eshgh| |

گاهی فقط بوی یک عطر ، یک تشابه اسم !
برای چند لحظه …
باعث میشه دقیقاً احساس کنی ،که قلبت داره از تو سینه ات کنده میشه …

 

نوشته شده در جمعه 4 اسفند 1391برچسب:,ساعت 1:23 توسط royaye eshgh| |

ای که دنیای منی
تو که رویای منی
همه جا یاد تو هست
همه جا بوی تو هست
همه در حسرت عشق تو به فردا برسند
ومن اینجا تنها
در و دیوار اتاقم نمک و نا زده اند
من به طاق این اتاق می خندم
که چرا اسم تو را می خواند
من نمی دانم که چرا قلب تو را می کاوم
و در این کاویدن .......
کاش عشق تو را دریابم

نوشته شده در جمعه 4 اسفند 1391برچسب:,ساعت 1:17 توسط royaye eshgh| |

یه آمین بگیم به امید این که


خورشید عشق هیچ عاشقی غروب نکنه

نوشته شده در جمعه 4 اسفند 1391برچسب:,ساعت 1:10 توسط royaye eshgh| |

نوشته شده در پنج شنبه 3 اسفند 1391برچسب:,ساعت 23:54 توسط royaye eshgh| |

تیغ آنسو ، عکس های تو اینسو ، من میان نیستی و هستی ، نمی دانم

اگر هستی نگاه کن ، این نتیجه یک لحظه احساس تنهایی محض است ...

نوشته شده در پنج شنبه 3 اسفند 1391برچسب:,ساعت 23:47 توسط royaye eshgh| |

نوشته شده در پنج شنبه 3 اسفند 1391برچسب:,ساعت 15:15 توسط royaye eshgh| |

ﺯﻥ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﻃﺒﯿﻌﺘﺶ ﺿﻌﯿﻔﻪ...

ﺍﻣﺎ ﺩﺭ ﻣﻘﺎﺑﻞ ﺳﺨﺘﯿﺎ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺍﺯ ﯾﻪ ﻣﺮﺩ ﺗﺤﻤﻞ ﺩﺍﺭﻩ...

ﺗﻨﻬﺎ ﭼﯿﺰﯼ ﮐﻪ ﺯﻥ ﺭﻭ ﺍﺯ ﭘﺎ ﺩﺭ ﻣﯿﺎﺭﻩ ﺗﻮ ﺧﺎﻟﯽ ﺍﺯ ﺁﺏ ﺩﺭ


ﺍﻭﻣﺪﻥ ﻣﺮﺩﺷﻪ...

نوشته شده در پنج شنبه 3 اسفند 1391برچسب:,ساعت 15:9 توسط royaye eshgh| |

روزی

تورا از دست خواهم داد

میدانم

اما کاش آن روز

روز مرگ من باشد...

نوشته شده در پنج شنبه 3 اسفند 1391برچسب:روزی تورا از دست خواهم داد میدانم اما کاش آن روز روز مرگ من باشد,,,,ساعت 15:5 توسط royaye eshgh| |

دوست دارم با لبانت بازي کنم
بازي...بازي
مثل بازي الاکلنگ
گاهی بالا
گاهی پایین
مثل سرسره بازي
لیز بخورم
سر بال
ایی
مثل بادبادک بازي
بروم تا آسمان آبی
چشمانم سیاهی برود
مثل لی لی
یک...دو...سه...چهار
مثل دوچرخه سواری
دایره های نامتناهی
مثل حس شوق بازي های کودکی
بوسه ای با طراوت
خاطراتی ماندنی
هنوز اینجا هستم
در حسرت یک
تاب دیگر

نوشته شده در پنج شنبه 3 اسفند 1391برچسب:,ساعت 15:1 توسط royaye eshgh| |

باران دلتنگي هايم
بر فصل شيدايي ام
ميريزد ، و من
عاشقانه هايم را
تنها براي تو
خواهم گفت
زير سايبان ستاره ها ....
راس ساعت ماه ....
در بركه آغوشت ....
و در تب آلود ترين بوسه هايم
وقتي مرا تنگ به خود ميفشاري

نوشته شده در پنج شنبه 3 اسفند 1391برچسب:,ساعت 14:58 توسط royaye eshgh| |

آرام آرام مي بوسَمت
آنقدر كه طرح لب هايم ، روي تمام اندامت جا بماند !
بگذار همه بدانند آغـوشِ تـــو
تنــــها ، قَلمرو من است ...

نوشته شده در پنج شنبه 3 اسفند 1391برچسب:,ساعت 14:50 توسط royaye eshgh| |

آغــــــــوشِ "تـــــــــو"

هیچ بُعـــــــدی ندارد
واردش کــــــــــه شوی ،

زمــــــان بی معنــــــــا میشـود...

بی آنکـه نفـــــس بکشی روحـــــــــــَت تازه می شود.

نوشته شده در پنج شنبه 3 اسفند 1391برچسب:,ساعت 14:45 توسط royaye eshgh| |

آسمان گفت که امشب شب توست
سرخی صورت گل از تب توست
آنچه تا عشق مرا بالا برد
بوسه گاه یست که نامش لب توست

نوشته شده در پنج شنبه 3 اسفند 1391برچسب:,ساعت 14:39 توسط royaye eshgh| |

در عطر تنت
که
می پیچم !!
دیوانگی
در من
دست و پا می زند !!!

نوشته شده در پنج شنبه 3 اسفند 1391برچسب:,ساعت 14:36 توسط royaye eshgh| |


Power By: LoxBlog.Com